کد مطلب:29319 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:96
4141. تاریخ دمشق - به نقل از مَصقله عبدی از پدرش -:در زمان خلافت عمر، دو نفر نزد وی آمدند و درباره طلاق كنیز از وی پرسیدند. او با تكیه كردن بر چیزی كه بین آن دو بود، برخاست و به میان جمعی كه در مسجد بودند، آمد كه در بین آنها مردی «اَصلَع»[2] بود. پیش او ایستاد و گفت:ای اصلع! نظر تو درباره طلاق كنیز چیست؟ سرش را بلند كرد و با دو انگشت، به او اشاره كرد. عمر به آن دو مرد گفت:دو طلاق. یكی از آن دو گفت:پناه به خدا! پیش تو آمدیم كه از تو بپرسیم و تو پیشوای مؤمنانی و تو با ما آمدی تا نزد این مرد رسیدی و از او پرسیدی و به اشاره ای كه او كرد، خشنود گشتی؟! گفت:می دانید این كیست؟ گفتند:نه. گفت:این، علی بن ابی طالب است. گواهی می دهم كه از پیامبر خدا شنیدم كه می فرمود:«اگر آسمان های هفتگانه در یك كفه ترازو گذاشته شوند و ایمان علی در كفه دیگر ترازو، ایمان علی بر آنها سنگینی خواهد داشت».[3]. 4142. شرح نهج البلاغة - به نقل از عمر بن خطّاب -:امّا تو، ای علی! به خدا سوگند، اگر ایمان تو با ایمان مردم روی زمین سنجیده شود، بر ایمان آنان برتری خواهد یافت.[4].
4140. المناقب - به نقل از عمر بن خطّاب -:گواهی می دهم كه از پیامبر خدا شنیدم كه می فرمود:«اگر آسمان های هفتگانه و زمین های هفتگانه در یك كفه ترازو گذاشته شوند و ایمان علی در كفه دیگر ترازو گذاشته شود، ایمان علی، سنگین تر خواهد بود».[1].